اعترافنامه دختران بد
نویسنده:
لیلا فرجامی
امتیاز دهید
اعترافنامه دختران بد دومین دفتر شعر لیلا فرجامی است ک در سال 2006 توسط نشر باران در سوئد به چاپ رسیده است. از فرجامی شعر ها و ترجمه های زیادی در مجلات داخل و خارج کشور به چاپ رسیده است و همچنین اشعارش تا کنون به زبانهای فرانسه ترکی و سوئدی و هلندی ترجمه شده است. این شاعر طی سالهای اخیر به روان درمانی، هنر درمانی و بازی درمانی با اطفال آسیب دیده و معلولین اشتغال دارد
این مجموعه شعر که شامل 60 قطعه شعر است اینگونه آغاز میشود: «تنهها میافتند و برایت مهم نیست/ جنگلها میسوزند و برایت مهم نیست/ مادرت میرود و شیرینی پستانهایش را به بخارهای خیابانی خلوت میسپاری که نیمه شب/ پر از صدای جنینهاییست که از پشت بام آسمان/ بیاختیار به خرابههای درندشت شهرت میافتند./ پدرت میمیرد و شانهی پر از موهای سفیدش را در جیب پشت شلوارت میگذاری/ و دندانهای زرد مصنوعیاش را در لثههای زخم خاک چال میکنی/ سوت میزنی/ میخوانیم/ سوت میزنی/ میبوسیم/ برایمان مهم نیست...
لیلا فرجامی متولد تهران و ساکن کالیفرنیای جنوبی است. او حدود 8 سال است که به رواندرمانی، هنردرمانی و بازیدرمانی اطفال آسیب دیده و معلولین میپردازد.
بیشتر
این مجموعه شعر که شامل 60 قطعه شعر است اینگونه آغاز میشود: «تنهها میافتند و برایت مهم نیست/ جنگلها میسوزند و برایت مهم نیست/ مادرت میرود و شیرینی پستانهایش را به بخارهای خیابانی خلوت میسپاری که نیمه شب/ پر از صدای جنینهاییست که از پشت بام آسمان/ بیاختیار به خرابههای درندشت شهرت میافتند./ پدرت میمیرد و شانهی پر از موهای سفیدش را در جیب پشت شلوارت میگذاری/ و دندانهای زرد مصنوعیاش را در لثههای زخم خاک چال میکنی/ سوت میزنی/ میخوانیم/ سوت میزنی/ میبوسیم/ برایمان مهم نیست...
لیلا فرجامی متولد تهران و ساکن کالیفرنیای جنوبی است. او حدود 8 سال است که به رواندرمانی، هنردرمانی و بازیدرمانی اطفال آسیب دیده و معلولین میپردازد.
آپلود شده توسط:
Reza
1387/07/23
دیدگاههای کتاب الکترونیکی اعترافنامه دختران بد
چرا که دختران بد
پابرهنه روی خارها
دنبال اسب های نقره ای ماه می دوند و آخ نمی گویند
چرا که دختران بد به خاصیت آینه ها زود پی می برند
و آنقدر با نفس جیوه هایشان را پاک می کنند
تا به شیشه ها رسند
شیشه هایی که شکستنی اند
مثل آدم هایی که همه ترک می خورند
و به زمین می ریزند
وقتی که ثابت نگاهشان کنی:
جیرینگگگگگگ
وقتی که ثابت نگاهشان کنی
خدای شان هم می شکند
به زمین می ریزد:
چرا که طوفان
هوای طبیعی دیدن هاست.
پدر بوئيدش
برادر بوئيدش
عمو بوئيدش
دائي بوئيدش
پسر همسايه و قصاب و قاضي دادگاه هم
حالا، بوي تنش تمامي شهر را پر كرده است
خانه ها، دكان ها، مسجد ها، قبرستان ها و اداره ي پليس
خانم ها و آقايان
دماغهايتان را لطفا محكم تر ببنديد
اين جسد فاحشه ايست كه ديشب گوشه ي همين خيابان سرد،
بي صدا خفه شد...
تشكر از مديران سايت كه به ما حق انتخاب ميدن
بايد همجين كتابايي حتما باشه كه ما قدر كتابهاي خوبمون وشاعرامون بيشتر بدونيم
حافظ جون كجايي در مدح دستمال توالت شعر سرودن 8-)
گاهی درباره این اثر با رضا موافق می شوم...
پوچ!
8-)8-)8-)8-)8-)8-)
جواب:
;-);-);-)
حـــــالـــم بـَـــــد بوذ
...
...
بـَــدتـــر شد
با تشکّـــــــــــــــــــر از ...
مدیــــــرانِ سایت
سه تا شعر رو خوندم که بد نبوده (:
توضیحات بیشتر رو ترجیح میدم بعد از تموم کردن کتاب بدم!!